وبلاگ شخصی مهدی وظیفه

اشعار واحادیث مذهبی

وبلاگ شخصی مهدی وظیفه

اشعار واحادیث مذهبی

وبلاگ شخصی مهدی وظیفه

در این وبلاگ احادیث واشعار مذهبی ویژه مداحان قرار دارد
دراین وبلاگ از تمام معصومین اشعاری قرار داده شده تا
مداحان عزیز از ان استفاده کنند
کپی برداری فقط باذکر یک صلوات
همچنین نظر شما برای ما یک افتخار است

بایگانی
آخرین مطالب

(کوفه میا عزیز زهرا)

دلم میخونه برای آقا 

شده توی شهر کوفه غوغا 

حسین کوفه میا 

اگه بیا رحم نمی کنن به گریه رباب 

میزنن تموم بچه هاتو توی خواب 

وای وای

مسلم تو نداره چاره 

غصه ی بچه هاتو داره

کوفه میا وفا نداره

(کوفه میا عزیز زهرا)

توی کوچه ها چه بی پناهم 

شده مونس من اشک و آهم 

غمت تو نگاهم

اگه بیای قلب خواهر تو رو میسوزونن

روی خاکا دختر تو رو میکشونن

وای وای

از بالای دارالعماره چشام برات ابر بهاره 

کوفه میا وفا نداره

(کوفه میا حسین زهرا)

دلم برای تو روضه خونه

چشام برا تو یه کاسه خونه دلم پریشونه

اگه بیای دخترت اسیر سلسله میشه 

تو بیابون ها پاهاش پر آبله میشه

وای وای

غصه های یه مشک پاره

داغی روی دلت میزاره

کوفه میا وفا نداره

(کوفه میا حسین زهرا)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۲
مهدی وظیفه

کوفیان منتظر و در صدد آزارند

نکند داغ تورا روی دلم بگذارند

پسرم خیمه همینجاست مرا گم نکنی

پسرم دور نشو سنگ دلان بسیارند

پسرم دست خودت نیست اگر تنهایی

این جماعت همه از اسم علی بیزارند!

این جماعت همه امروز فقط آمده اند

داغ هفتاد و دوتا گل به دلم بگذارند

سنگ ها...هلهله ها...پیکر تو...یک لشگر...

وای این قوم چرا اینهمه خنجر دارند؟

آه ، پرپر مزن آنقدر دلم میگیرد

عاشقان بر درت از اشک چو باران کارند

عصر امروز جوانان حرم جسمت را...

باید از هر طرف دشت بلا بر دارند

دیدی آخر تو به معراج رسیدی پسرم

باید اینبار تو را پیش خودم بسپارند...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۶
مهدی وظیفه

علی امشب میان کوچه ها تنهاتر از ماه است

پریشان تر ز مرغان عزادار شبانگاه است


به روی ارغوانش عطر لبخندی شکوفا شد

علی آیا ز توفیقی که امشب دارد آگاه است؟


شتاب گام هایش بیشتر می گردد از نبض اش

مسیر زندگی در چشم او امشب چه کوتاه است


خزیده در ردای شب تمام ناجوانمردی

و شمشیری که قصدش فرق خورشید سحرگاه است


علی آرام می سوزد علی آرام می جوشد 

علی آرام می نوشد از آن جامی که دلخواه است


میان چشم هایش قطره ی اشک شکوفا شد

میان چشم هایی که دلیل هر چه گمراه است


علی آرام می گرید ز داغ کودکانی که

فراق مهربانی ها بر آنها سخت جانکاه است


یتیمان کاسه های شیر را بر خاک اندازید

مجال دلنوازی با علی بسیار کوتاه است


صدایی آشنا می آید از اعماق تاریکی

نوای بغض نخلستان و/ یا غم مویه ی چاه است


هنوز از مسجد کوفه پس از کوچ علی بینی

که ذکر دائم گلدسته هایش : «فزتُ و الله» است‌‌

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۳
مهدی وظیفه